جدول جو
جدول جو

معنی ذات الاصابع - جستجوی لغت در جدول جو

ذات الاصابع
(تُلْ اَ بِ)
موضعی است. حسان بن ثابت انصاری گوید:
عفت ذات الاصابع فالجواء
الی عذراء منزلها خلاء
دیارٌ من بنی الحسحاس قفر
تعفیها الروامس و السماء.
(المرصع)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُلْ اِ بَ)
رضیمه ای است یعنی سنگهای برهم چیده ای است به دیار عرب. (المرصع). و صاحب تاج العروس گوید: رضیمه ای است بنی ابی بکر بن کلاب را و این قول اصمعی است و برخی گفته اند که در دیار غطفان است
لغت نامه دهخدا
(تُلْ اَ رِ)
نام قصیدۀ رائیه از فرزدق شاعر معروف است و این یکی از قصائد خوب اوست و مطلع آن این است:
عرفت با علی رأس الفا و بعد ما
مضت سنه ایامها و شهورها.
(المرصع)
لغت نامه دهخدا
(تُلْ اِ)
موضعی است از سرزمین شرّبه، ردهه و قلتی یعنی مغاکی در کوه که آب در وی گرد آید، به دیار عبس میان هضب القلیب. و سباق میان داحس (اسب قیس بن زهیرالعبسی) و غبراء (اسب حذیفه بن بدر الفزاری) بدین جای بود و چون اسب قیس را بدغاو دغل از پیش رفتن مانع آمدند جنگی میان دو قبیله که چهل سال بکشید روی داد. و قیس در این معنی گوید:
و ما لاقیت من حل بن بدر
واخوته علی ذات الاصاد
هم فخروا علی ّ بغیر فخر
و ردوّا دون غایته جوادی.
(المرصع).
و رجوع به عقدالفرید ج 6 ص 18 شود
لغت نامه دهخدا